دوره ی قاجار
مدگرایی و مد در ایران از زمان قاجار و با سفر ایرانیان به غرب آغاز شد. در آن زمان درباریان به دنبال توسعه ی روابط دیپلماتیک با قدرت های اروپایی طی سفر به اروپا برای نخستین بار با پوشش های غربی آشنا شدند، همچنین دانشجویانی که برای ادامه ی تحصیل به اروپا رفته بودند نیز زمینه ی تغییر دیدگاه نسبت به سبک پوشش را فراهم آوردند.
پیش از دوره ی قاجار اطلاع از لباس های اروپایی در میان زنان ایرانی محدود بود. عمده ی اروپاییان، دیپلمات ها، سربازان و تاجرانی که به اصفهان(پایتخت صفویان) سر می زدند مرد بودند، طبیعتا آنها جامه اروپایی بر تن داشتند اما زمانی که لازم بود لباس ایرانیان را میپذیرفتند. جامه زنان اروپایی از طریق تصاویر وارداتی از زیباییهای مد روز شناخته میشد. تصاویری که همزمان توسط هنرمندان ایرانی که تخصصشان در نقاشی از چهره برای آلبوم مشتریهایشان بود، گرتهبرداری میشد .
زمان فتحعلی شاه
نقطه ی شروع مدگرایی زمانی بود که بانوی ارشد فتحعلی شاه طی یک مهمانی دربار با “الیزابت مک نیل” همسر “جان مک نیل” آشنا شد. الیزابت مک نیل در آن مهمانی لباس ساتن سپید، تزئین شده با چینهای توری و همچنین ردای قرمز ابریشمی بر تن داشت که در تضاد با لباسها و جواهرات با شکوه و پر زرق و برق خانمهای درباری بود. اما همین لباس ساده چشم بانوی اول دربار ایران را گرفت و نقطه شروعی شد بر تغییر لباس زنان دربار قاجار.
بعدها در سال ۱۸۵۰ میلادی، “لیدی شیل” با ملک جهان مادر ناصرالدین شاه دیدار کرد. او شرحی شگرف از لباسهای دربار نوشت و در یادداشتهایش آورد که چقدر لباسهای ساده اروپایی وی خانمهای قجری را هم زمان مجذوب و متحیر کرده بود.
زمان ناصرالدین شاه
در زمان سلطنت ناصرالدین شاه و به واسطه ی نفوذ دخترش تاج السلطنه که تحصیل کرده ی اروپا بود و از آزادی زنان ایران پشتیبانی می کرد باعث ورود مد روز در سبک اروپایی به ایران شد. تا جایی که وی برای نامزدی و عروسی اش لباسی ساخته از ابریشم صورتی با ساتن سفید پوشید که با تور سر به سبک عروس های اروپایی کامل می شد؛ دیگر زنان درباری نیز لباس هایی به سبک دهه ی ۱۸۷۰ میلادی می پوشیدند که خط یقه شان دکولته(یقه باز) بود.
اندازه ی دامن های سنتی متفاوت بود، اما طبق مد دهه ی ۱۸۶۰ میلادی در ایران، دامن ها کوتاه و جنس شان ضخیم شده بود و “شلیته” نامیده می شدند، تا اینکه ناصرالدین شاه در جریان سفر به پاریس و دیدن رقصندگان باله مدل دامن آنها را به زنان دربار معرفی کرد. لباس زنان دربار، اوایل ترکیبی از نیم تنه(ژاکت)های تنگ با آستینهای بلند بود با شلواری که به شکل زنگوله تا زانوها میرسید، همه ی لباس ها از پارچه زربفت ابریشمی و مخمل ساخته شده بودند. یک شال معمولا صورت را در بر میگرفت و زیر چانه گره زده میشد. بسته به وضعیت پوشنده لباس مقدار زیادی از جواهرات نیز آویخته میشد.
تغییرات در لباسهای سنتی بصورت تدریجی از اواسط قرن نوزدهم شکل گرفت و شامل شلوارهای کوتاهتر، و دامنهایی در اندازه و ضخامت های مختلف بود که روی شلوارهای تنگ یا جورابهای نازک پوشیده میشد. معرفی جامه اروپایی به زنان دربار تدریجی بود و از اواخر قرن نوزدهم شروع شد که شامل انطباق با سبک سنتی است.برای نمونه کتها با دکمه بسته شدند و خط یقه V شکل داشتند. لباسهای بلند با کمر تنگ و دامنهای ضخیم که زیر کت پوشیده میشد. شنلها روی کت پوشیده میشد و برخی مواقع رداهای طرح اروپایی به جای چادر در لباسهای بیرون از خانه استفاده میشد.
تاثیرگذارترین پیش قراولان مد در میان زنان دربار قجر به طور مستقیم دارای خویشاوندی با شاه بودند، بنابراین در بالاترین جایگاه اجتماعی بودند و واکنش به این تغییرات تا حد زیادی بسته به رویکرد شوهران آنها بود که آن هم نسبت به تحصیلات زنان و آداب اروپایی متفاوت بود. مردان محافظهکار دگرگونی در لباسها را میتوانستند بپذیرند اما به اصرار به زنان برای ماندن در خانه و دنبال نکردن حرفه ادامه میدادند. تاجالسلطنه که از امتیاز ثروت و نفوذ برخوردار بود، بیوقفه با شوهرش مخالفت میکرد، آن چنان که لباس اروپایی را به عنوان نشانه رهایی بر تن میکرد و برای آزادی زنان ایرانی فعالیت میکرد.
در آن زمان لباس ها توسط خیاط ها و سازندگان لباس حرفه ای دوخته می شد، توسط ندیمان ماهر و همچنین خانم هایی از اندرونی. خیاط ها در مغازه خودشان در بازار و همچنین برای امور خصوصی کار می کردند. خیاط های مخصوص متد های اروپایی در برش و دوخت لباس ها را استادانه تعلیم دیده بودند تا مقامات مرد در دربار آنها را بپوشند. زنان دربار نیز به خدمات دوزندگان اختصاصی لباس که به کاخ سر می زدند اعتماد داشتند. دختران در حرمسرا هنر گلدوزی برای تزئین لباس و منسوجات خانگی را آموزش می دیدند و استاندارد کار هایشان بالا بود. افزون بر آن قلاب دوزان حرفه ای هم بودند که روی طلا و ابریشم کار می کردند. با توجه به دسترسی شان برای تامین پارچه و طراحی و میزان آموزش شان، دوزندگان قادر بودند ذائقه زنان دربار را با سبک ها و تزئین های جدید تحت تاثیر قرار دهند.
دوره ی پهلوی
زمان رضا شاه
با آغاز دوره ی پهلوی الگو سازی از مظاهر پیشرفت به اوج خود رسید، پس از ورود ملکه ثریا(ملکه افغانستان) بدون حجاب به ایران و سفر رضا شاه به ترکیه و دیدار با آتاتورک و دیدن زنانی که بی حجاب بودند و مانند مردان کار می کردند و دیگر مظاهر غرب، تصمیم به ایجاد یک مدرنیزاسیون اجباری گرفت؛ گرچه جرقه های کشف حجاب در همان اواخر دوره ی قاجار خورده بود اما این رضا شاه بود که دستور به کشف حجاب زنان داد، وی همچنین دستور داد مردان به جای لباس های سنتی لباس متحدالشکل بر تن کنند که شامل کت و شلوارهای غربی بود، همچنین مردان به جای کلاه شاپو، دستار و عمامه باید کلاه پهلوی بر سر می کردند، زنان نیز به جای روبنده، پیچه، چادر و روسری می توانستند از کلاه فرنگی استفاده کنند اما داشتن حجاب ممنوع بود.
یکی از کسانی که در تغییر سبک پوشش زنان تاثیر بسزایی داشت و از حامیان کشف حجاب بود، وزیر قدرت مند دربار، عبدالحسین تیمور تاش بود که در جلسه کابینه در سال ۱۳۱۲ واردات کلاههای زنانه از خارج از کشور را قانونی کرد.
پس از ۱۷ دی ۱۳۱۴ ه. ش (۱۹۳۵) تبعیت از لباسهای مد روز پیگیری شده و خانمها پوشاک خود را از روی مجله های مزونهای اروپایی که بهصورت فصلی یا سالیانه بود، تهیه میکردند و از تغییرات رنگ و فرم لباس با خبر شده و از آنان پیروی میکردند.
زمان محمد رضا شاه
در زمان سلطنت محمدرضا شاه از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ ه.ش به دلیل افزایش ارتباطات با کشورهای غربی و آمریکایی سیر تحول لباس و همگون شدن آن با البسه خارجی بیشتر شد.
مد لباس در دهه ی ۲۰ شمسی شامل لباس های جلو بسته و جلو باز با یقه ی انگلیسی بزرگ و سرشانه های پهن و کمرهای تنگ و چسبان بود، دامن های گشاد و پیلی دار که قدشان تا زانو بود، اما در اواخر این دهه قد دامن ها دوباره بلند شد. در دهه ی ۳۰ تنوع سبک های لباس بالا رفت و در دهه ی بعدی دامن های چین دار و پلیسه، کت و شلوارهای پاچه گشاد، دوپیس و… از سبک های طراحی لباس مرسوم بودند، جنس غالب پارچه هایی که در طراحی مد آن زمان به کار می رفت ژرسه و تریکوبود، و طرح ها چهار خانه،راه راه و جناقی بودند.
در دهه ۵۰ جوراب های خط دار به بازار عرضه شدند و سبک طراحی فرانسوی که شامل دامن های ماکسی، میدی و مینی بود، همچنین انواع کت و دامن دوپیس و جلیقه وارد ایران شدند، همچنین در این دهه فرح پهلوی البسه آراسته یه سوزن دوزی را در دربار باب کرده بود، از مشاهیر سوزن دوزی آن زمان می توان به مهتاب نوروزی اشاره کرد.
در آن دوره شهرهای بزرگ بهدلیل خصوصیات اجتماعی و اقتصادی و ارتباطات فرهنگی همیشه محل صدور مد و لباس به شهرهای کوچک و حتی روستاها بودند. دو نیروی موثر در گسترش مد و مدگرایی، زنان و جوانان بودند؛ در دهه ۵۰ این دو نیروی موثر با تمام قوا به دنبال مد بودند، مد و لباس ایرانی در دهه ۵۰ تحت تاثیر دهه ۷۰ میلادی غرب، دچار یک تحول بزرگ شد. در دهه ۵۰، مجلات و ژورنالهای غربی سهم عمدهای در مدگرایی جامعه به عهده داشتند، جریان رسمی نشریات وابسته به رژیم پهلوی مثل “زن روز”، “اطلاعات جوانان” و… این موج را تقویت میکردند، از سوی دیگر گروههای پانک، هیپیها، آرایش موی مخصوص بیتلها، جوانان شهرنشین ایرانی را تحت تاثیر قرار داده بود.
اولین طراح مد ایرانی
زینت جهانشاه دختر یکی از سرهنگ های وزارت جنگ آن دوره در آموزشگاه بین المللی “لته فراین” آلمان تحصیل کرد و پس از ازدواج با یکی از افسران نظام به سوئیس رفت و در آنجا حدود یکسال هنر خیاطی و روش برش روی مانکن را فرا گرفت، سپس به پاریس که یکی از مراکز اصلی صدور مد دنیا بوده و هست رفت و در آنجا در خیاطی تخصص پیدا کرد و همچنین تحت تعلیم “پیر بالمن” یکی از طراحان معروف آن زمان رموز خیاطی مدرن و بوتیک داری را یاد گرفت.
زینت جهانشاه در سال ۱۳۲۱ به همراه همسرش که یکی از افسران نظام بود به ایران بازگشت. او در بدو ورود به ایران، اقدام به افتتاح یک لباس فروشی و خیاط خانه در خیابان امیریه شهر تهران کرد و در مدت سه ماه موفق شد نود دست لباس زنانه برای هنگام صبح، عصر و شب، تولید کند و با پوشاندن به تن مانکنها و دخترها، آن ها را در معرض مشاهده پانزده تن از زنان از فرنگ برگشته قرار دهد که با مد روز اروپا آشنا بودند.
مد لباس جهان شاه، آمیزهای از مدهای غربی و دید شخصیاش بود او برای تمام لباسهای ایرانی، از روی فصول یا گلها نام انتخاب کرده بود. جنس لباسها اغلب از مخمل و لمه بود. مدل پالتوها و آستینها آزاد و یقهها بسته بودند، کتها و دامنها نیز مناسب با اعتقادات دینی زنان ایرانی طراحی شده بود و پیراهن های شب به سبک دکولته طراحی شده بودند و روی آنها منجوق و پولک دوزی شده بود، به جلوی این لباس ها قسمتی اضافه میشد که به تن بایستند. کفشها هم نوک گرد و بی پاشنه و باریک طراحی شده بود. در میان مدلهای لباس، از پالتوی پوست و کلاه به علت گرانی پوست و عدم امکان فروش خبری نبود. از سوی دیگر جهان شاه کلاه دوز خوبی هم سراغ نداشت تا طرحهایش را به او سفارش دهد. در عوض کیفهای مدل “موت” که هر دو دست در داخل آن قرار میگرفت به نمایش گذاشته شده بود. رنگهایی که در مدلها استفاده شده بود بیشتر سیاه و قهوهای بود.
البته جهان شاه در نمایش مدلهای خود به بازدیدکنندگان با مشکلاتی هم روبه رو بود از جمله روش راه رفتن و ایستادن مانکنها و سادگی و بیآرایشی گیسوانشان، به ویژه در مورد آخر، آرایشگاههای خاصی برای این کار در ایران وجود نداشت. با این حال زنانی که وصف نمایش خیره کننده جهانشاه را شنیده بودند استقبال زیادی از جادوی مد او کردند و کار او رونق فراوانی گرفت.
این زن پس از ده سال از افتتاح مغازه ی لباس فروشی و خیاط خانه خود به فکر استفاده از مدل لباس های قدیمی در کار خود افتاد و با الهام از موزه مردم شناسی مانتویی را طراحی کرد که شبیه ردای مردان قدیمی بود و آستینهای گشادی داشت که با استقبال فراوانی روبرو شد. او تا سال ۱۳۷۴ خورشیدی به کار خیاطی و مدسازی ادامه داد، وی شروع کننده راهی شد که ابتدا توسط فرزندش و سپس دیگران ادامه یافت.
پس از انقلاب
دهه ۶۰
بعد از انقلاب اسلامی و عقب گرد مد و فرهنگ غربی در سطح جامعه و حتی در شهرهای بزرگ، فرهنگ پوشش ایرانیان نیز دچار تحول شد. میل به سادهزیستی، دوری از مد و جنگ تحمیلی هشت ساله، باعث شدند مد در دهه ۶۰ شمسی به حاشیه برود، لباس زنان در این سالها به مانتو و چادر و لباس مردان به شلوارهای پارچهای گشاد و پیراهنهای ساده تغییر یافت. لباس رسمی و اداری در این سالها هم کت و شلوار بدون کراوات بود. دهه ۶۰، کراوات بهعنوان نمادی از فرهنگ غربی به حاشیه رفت و به اقشار خاصی از جامعه منحصر شد.
دهه ۷۰
با پایان جنگ و از میان رفتن الزامات خاص اقتصادی و سیاسی آن و آغاز دوره تاثیر همه جانبه رسانههایی چون ویدئو و ماهواره، دوباره موج مدگرایی در جامعه آغاز شد. کاهش سختگیریها و افزایش واردات البسه خارجی هم در تشدید این فضا موثر بود. دهه ۷۰ کمکم شلوارهای پارچهای جای خود را به جینهای تنگ داد و پیراهنهای معمولی مردانه به تیشرت تبدیل شد. مدلهای مختلف روسری و مانتو و تنوع در این حوزه، اتفاق مهم لباس زنانه ایرانی در دهه ۷۰ بود. برای مثال می توان به مدل مانتوی خفاشی اشاره کرد.
دهه ۸۰
سرعت تحول مد در دهه ۸۰ به علت ظهور اینترنت در خانه های مردم بسیار بالا بود، به طوری که شاید هر سال یک مد در جامعه میآمد و برچسب “دمده” یا “از مدافتاده” به لباس های نهچندان کهنه داخل کمدها میخورد. مانتو فروشی ها آنقدر زیاد و متنوع بودند که قیمت آن کمتر با افزایش روبهرو میشد و جزو متنوعترین و ارزانترین تنپوشهای دهه ۸۰ بودند.
طراحان مطرح ایرانی
از معدود طراحان مد مطرح ایرانی می توان به بیژن پاکزاد (زاده ی ۱۵ فروردین ۱۳۲۳ در تهران – ۲۷ فروردین ۱۳۹۰ بورلی هیلز) و نیما بهنود و بوریس بیژن صابری اشاره کرد.
امروزه به علت وجود قوانین پوشش اسلامی در ایران که بر اساس آن زنان ملزم به پوشاندن سرتا پای بدن خود هستند هنر طراحی مد محدود به پوششی به نام “مانتو” و چادرهای اسلامی شده است. مانتو که واژه ای فرانسوی است به لباس یا پالتوی بلند اشاره دارد و پس از انقلاب اسلامی ایران جزو کدهای لباسی زنان محسوب می شود. در سالهای اخیر پس از موفقیت نیما بهنود طراح مد ایرانی ساکن آمریکا که لباس هایی با مُهرهای قدیمی و خطوط نستعلیق فارسی طراحی کرد که بسیار مورد استقبال قرار گرفت، سبک طراحی لباس ایرانی به سمت لباس هایی رفت که تلفیقی از طرح و سبک سنتی و سادگی و راحتی لباس های مدرن باشد. برای مثال می توان به مانتوهای گشاد و عبا مانند در رنگ های شاد و با نقش و نگارهای سنتی محدود برای زنان و شال هایی با طرح سنتی و یا خطوط نستعلیق برای پوشش سر و بلوزهایی با همین سبک برای مردان و همچنین کیف هایی از جنس جاجیم اشاره کرد. ویکی پدیا